حجاب کانون همه ی زیبایی ها (2)

* به خود مي باليم كه محبت زهرا سلام الله عليه در دل داريم و افتخار ما عشق به زينب كبري(س) است. اين محبتِ اهل بيت بايد خود را در زواياي زندگي ما نشان دهد. اگر عفت و عبادت و حياي فاطمي و صبر و شجاعت و وفاي زينبي در ما نباشد چگونه ثابت كنيم كه شيعه زهرا و زينبيم؟ آيا ادعاي خالي را از ما مي پذيرند. بكوشيم با زنان پاك عالم همسو شويم.

* دختران و بانوانِ فرزانه و فهيم وقتي به بلوغ فكري مي رسند متين و با وقار مي شوند وبا هر موجي  به اين سو وآن سو نمي روند و رضايت مردم را بر رضايت خداوند ترجيح نمي دهند.                              

*هيچ كس به نام آزادي، ديوار خانه اش را بر نمي دارد و درِ حياطش را باز نمي گذارد؛ چون ممكن است دزدي رخنه كند و اموالش را به يغما ببرد. حجاب ديواري است كه راه را بر دزدِ عفاف مي بندد و  زن را در قلعه ي كرامت محافظت مي كند. اين ديوار را برنداريم و اين قلعه را خراب نكنيم. 

* حجاب يك انتخاب است نه يك تحميل.آنان كه حجاب را آگاهانه بر مي گزينند، مي خواهند گوهرِ عفافِ خود را از تاراج، مراقبت كنند. و به اين خاطر است كه بر انتخاب خود افتخار مي كنند و اصرار دارند؛ چنين افرادي، سست و بي انگيزه نمي شوند و تابعِ جوّ  نمي گردند، زيرا از قيمت گوهر وجودشان باخبرند.

* مهاجمان فرهنگي مي كوشند تا با تضعيف حجاب و ترويج عرياني، زنان و دخترانِ جامعه را خلع سلاح كنند. كسي كه از شيوه هاي هجوم اين مهاجمان آگاه باشد، به اين خلع سلاح تن  نمي دهد

* حجابِ ظاهري ريشه در عفاف دروني دارد. كسي كه بخواهد پاك باشد، ظاهر و باطنش را بايد يكي كند.آنان كه بي قيد و لاابالي اند، ولي مي گويند ((دلت پاك باشد))، نمي دانند كه پاكيِ دل در پاكيِ رفتار و متانت و وقار نمايان مي شود و از دل پاك، جز نگاه پاك بر نمي آيد. (( از كوزه همان برون تراود كه دراوست )) نمي توان پذيرفت كه از كسي عفونت گناه به مشام برسد، ولي ادعا كند كه دلش پاك است.

* هنرمند كسي است كه بتواند در فضاي آلوده، پاك و عفيف بماند؛ و گر نه گناه و آلودگي كه هنر نيست و از همه كس بر مي آيد.

* حجاب زندان نيست كه زنان و دختران در آن محبوس باشند، بلكه حجاب قلعه و دژي است كه از ورود غارتگران و مهاجمان جلوگيري مي كند.

*آنان كه از بي حجابي و برهنگي و خودنمايي لذت مي برند شايد فراموش كرده اند كه دوربين هاي دقيق خداوند اين صحنه ها را ضبط مي كند و فرداي قيامت مورد سوال قرار خواهند گرفت. آيا آنها حاضرند فيلم  تماس ها و روابطشان در قيامت به نمايش عموم درآيد و رسوايي به بار آورد؟ دادگاه الهي اسناد و مدارك فراوان از اعمال ما در اختيار دارد، آيا براي آنها جوابي داريم؟

* آنان كه از سيرت والا محرومند، به نمايش صورت خود مي پردازند.

* چادر و مقنعه اي كه قامت كوچك و چهره ي نجيب دختركان معصوم  را مي آرايد، تار و پود حجاب  و متانت در بزرگسالي است. دختران اگر از كوچكي با مفهوم حيا و حجاب انس گيرند، در بزرگسالي كمتر آسيب مي بينند. نهال  عشق به حجاب را از كودكي در دل فرزندانمان بكاريم تا در بزرگي ثمر دهد.

* كسي كه خط قرمزهاي نگاه را نشناسد، به نقطه ي  ورود ممنوع وارد مي گردد و گرفتار مي شود. مگر به هرچه ديدني است بايد نگريست؛ چشمي كه حريم شخصي ديگران را مراعات نكند و هرزه بين شود ازقيمت مي افتد. ميان نگاه و گناه فقط يك نقطه فاصله است پس مواظب باشيم .

* عملكرد ما در شب و روز ثبت مي شود. حرف ها، رفتارها، گفتار ها، شنيده ها، رابطه ها، لبخندها، نگاه ها؛ و از همه ي لحظات تيره و روشن زندگي، براي ما يك پرونده تشكيل مي گردد. روزي بر اساس محتواي اين پرونده، مؤاخذه و محاكمه خواهيم شد. خوشا به حال كسي كه پرونده اي قابل دفاع داشته باشد و از فاش شدن نامه اعمال خود نگران .

* آنان كه خود را در معرض ديد و تماشاي نگاه هاي مسموم و چشم هاي ناپاك قرار مي دهند و به دلبري و جلوه گري مي پردازند، هميشه برنده ي اين بازي نيستند. روزهاي پشيماني هم در پيش است. گاهي زهر و مسموميت اين نگاه ها  تا آخر عمر در وجود انسان مي ماند و هيچ  پادزهري آن را درمان نمي كند.

* هرچيزي كه نفيس تر و قيمتي تر باشد بايد از آن بيشتر موظبت كرد تا به غارت نرود. كسي كه ارزش گوهرِ عفاف را مي داند، با بد حجابي آن را زير دست و پاي غارتگران نمي اندازد و خود را به طعمه اي براي گرگ هاي هوس باز تبديل نمي كند. به فرزندانمان بياموزيم كه از گوهر عفافشان هوشيارانه پاسداري كنند.