آیین فرا رفتن

متن مرتبط با «محمد موحدیان» در سایت آیین فرا رفتن نوشته شده است

دکتر محمدرضا سنگری - گفتگو در کربلا

  • توصیــــــــــف کربـــــــــــــلا / ۰۳:۱۸   انــــواع گفتــــگو در کربــــــــــلا / ۱۲:۲۷   گفتگوی حضرت اباعبدالله با دوستان و همراهان (۱) / ۱۵:۲۵   گفتگوی حضرت اباعبدالله با دوستان و همراهان (۲) / ۰۹:۵۸   روضه ی حضرت علی اصغر علیه السلام توسط دکتر سنگری / ۰۵:۰۵,دکترسنگری,سخنان عاشورایی ...ادامه مطلب

  • سوگ خوانی سالار حیات - دکتر سیدمحمد هاشمی فرد (ساجد)

  • چکیده: دراین مقاله ی کوتاه به چرایی و چگونگی محتوایی سوگواری، نظری گذرا افکنده شده است. سعی بر آن بوده است تا بی درنگ به این پرسش اصلی که چرا و چگونه عزاداری کنیم، به گونه ای اندیشه مندانه پاسخ داده شود. و به وظیفه ی خطیر سوگ خوانان نیز پرداخته گردد. دیری است به این می اندیشم که چرا بخش عظیمی از دل مشغولی ما به سوگ اهل بیت (علیهم سلام الله) اختصاص دارد؟ آیا عادت ملّی و قومی ما غم پسندی و سوگمندی و اندوه مداری است؟ آیا با سوگ سرایی و مرثیه خوانی دل مردم ما به مدار و قرارگم شده ی خویش باز می گردد و احساس آرامش می کند؟ راستی اگر مرثیه سرایی و سوگ خوانی نمی کردیم چه حادثه ای روی می داد؟ و اگر امروز دست از این کار برداریم، پی آمد آن چه حادثه ی شومی خواهد بود؟ تردید نیست که اوّلاً باید چنین پرسش هایی و بسیار پرسش از این دست، برای همگان مطرح باشد و دیگر این که هیچ کس نباید از یافتن پاسخ مناسب آنها غفلت ورزد. بهتر است برای یافتن پاسخ به پیشتر برگردیم. آن روزگار که پروردگار بلند مرتبه ی بی همتا اراده فرمود تا زمین را که مهیّا و درخور زیستن بود، زیستگاه جانشین خویش گرداند. آنگاه که فرمود: « من برروی زمین جانشینی را برای خود قرار می دهم [1] » آفرینش انسان به معنای شکل گیری نظام احسن بود. یعنی با پدید آمدن آدمی که ویژگی های متفاوتی نسبت به دیگر موجودات داشت، آخرین و پیشرفته ترین صورت از صور جهان خلقت نمود می یافت و البتّه با پدیداری خلیفه ی پروردگار، انسان، این مهم اتّفاق افتاد. آیا آن لحظه های آفرینش موجب شادمانی می شد یا اندوه را به بار می آورد؟ پاسخ روشن است. همان گونه که همگان ساعات شکوهمند خلقت را مقدّس و شادی آفرین می دانند، جهان هستی احساس شادمانی داشت. اصولاً کمال و حرکت به سوی تعالی موجب طراوت، خرسندی و شادمانی است. امّا دردا و دریغا که جریان حیات با همین صورت خوشایند تداوم نیافت. شیطان شیطنت کرد و نظام آرام هستی و حرکت به سوی کمال را دستخوش اضطراب و دل آزردگی و اندوه ساخت. او سوگند خورد – آن هم به عزّت و شکوه کبریایی – که آدمیان را بفریبد مگر اندک شمار از ایشان را که نیایشگران پاک باخته باشند. [2] وهمان لحظه بود که ذات لایزال آفریدگار جهنّم را به رخ عاصیان و شیطان منشان کشید. [3] چیزی نگذشت که آدمی از جنّت بیرون شد و قابیلش دست به خون هابیل آلود. خلاصه این که ولای,هاشمی فرد,دکترهاشمی فرد,ساجد,عزاداری,مقاله,سینه زنی ...ادامه مطلب

  • عوامل حفظ منزلت و جایگاه ذاکر و مداح (بایسته ها و نابایسته ها) - دکتر سیدمحمدهاشمی فرد

  • نام خورشیدی کاروان سالار «شهیدان خدایی» و پیشوای « بلا جویان دشت کربلایی» در سپیده دم ازل، بر دل های شیفته ی دردمند تابید. این نور و شور، با درد و عشقی همسفر بود که دل « آدم ابولبشر» را در لحظه های نخستِ تحمل بار امانت ، لرزاند . آدم در گرداب بلا افتاده بود. باید خود را به یاری «کلمات» از خدا آموخته ، نجات می داد. « فَتَلَقّی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلَمات .....» (بقره،37) «کلمات» را بر زبان می آورد و پروردگار را به آن نام های تابناک سوگند می داد . فقط پنج نام بود و همه چیز به دلخواه پیش می رفت . امین وحی ، بر کار آدم نظارت می کرد و راهنمای او در ادای «کلمات» بود . آدم به فضل آفریدگار ، امید وار بود و لبخندی ، به لطافت شکوفایی یاس های سپیده دمان ، بر لب داشت . او خداوند « حمید» را به نام تابان «محمد» ، توانای « عالی » را به نام نور افشان « علی » ، فاطر آسمان ها و زمین را به نام رخشان «فاطمه » و نیکی آفرین « محسن» را به نام روشن « حسن» به فریاد سوگند می داد و هر لحظه به رهایی نزدیک تر ، و به جان ، شادمان تر می شد . چون از میان کلمات تابنده ی نجات بخش ، واژه ی حسین را بر لب آورد ، تا قدیم الاحسان را به آخرین نام پاک سوگند دهد ، ناگهان کانون وجودش لرزید و یاس های لبخند خود را ، شقایقهای شبنم گرفته یافت . نام زلالی که از آغاز بر لب آدم ، و در ادامه رهایی بخش بنی بشر بود ، تا ابد در دایره ی وجود می تابد و غبار ها و زنگارها را از پرده های دل های مشتاق می زداید و دروازه های روشن اشراق را بر آنها می گشاید. بر این مبناست که انسان بصیر در می یابد که حسین فقط یک نام برای نامگذاری نور چشمان ، سوگند خوردن برای نان و تعویذی برای حفظ جان نیست . در می یابد که حسین ، برای یک دهه ی سال و توسعاً چهل روز ، آفریده نشده است . او آمده است تا چلچراغ هدایت و کشتی نجات امت باشد . او مصمم است تا اندیشه های کژ را راست گرداند و پاکی ها را جایگزین پلشتی ها کند . قیام کرده تا دانش بشر را به کمال و معرفت او را به نهایت برساند . پس علم ، بدون حضور و بینش او ، بسیار تهیدست و عرفان ، بی فانوس یاد و شوق او ، در کوره راههای ظلمات ، محکوم گمراهی است و انسان ، بی ولایت او در خسران ابدی ، خواهد سوخت ... بنابرین «حسین» نه تنها یک نام ، که نشان تعالی انسان بر مدار انسانیت و,دکتر هاشمی فرد,مداح,مداحی,سیدمحمدهاشمی فرد,بوشهر,سینه زنی بوشهری,سخنان عاشورایی, ...ادامه مطلب

  • سخنان عاشورایی دکتر سید محمد هاشمی فرد (ساجد)

  • سخن اثر بخش، حاصل راهکارهای ادبی است/ ۰۰:۴۳ نوحه، شعر غیر رسمی و عوام زده نیست/ ۰۱:۰۶ دو عیــب بــزرگ/ ۰۱:۳۳ مخاطب آگاه، شعر ضعیف را پس می زند/ ۰۰:۲۵ اشعــار معمــاگونـه!! / ۰۱:۲۷ شعر جوششی است نه کوشش/ ۰۱:۱۳ من افتخارم به خرافه زدایی است/ ۰۰:۱۱ به اسم دوستی، با امام حسین علیه السلام دشمنی نکنیم/ ۰۶:۴۴ حسین علیه السلام فدا شد تا من و شما انسان بمانیم/ ۰۲:۲۱ توصیف عزاداری مردم بوشهر/ ۰۳:۲۵ سیاست سرخ /۰۴:۴۰   دکلمه ی قصیده ی « ای رمز شعور دل»/۰۸:۰۰ دکلمه ی شعر« باز دلم کرده هوایت حسین »/ ۰۱:۳۷ ,هاشمی فرد,ساجد,سیدمحمدهاشمی فرد,ساجد,دکترهاشمی فرد ...ادامه مطلب

  • دکتر محمد رضا سنگری - شناخت فاطمی / بوشهر 1390

  •   فاطمه سلام الله علیها را بیشتر بشناسیم / ۰۵:۰۲ معنای مثل زهرا شدن چیست؟/ ۰۱:۳۱ فاطمه کوثر است یعنی چه؟/ ۰۱:۰۹ آموزه ای زیبا از حضرت زهرا سلام الله علیها/۰۵:۳۷ به خویشتن بر گردید و با خویشتن گفتگو کنید/۰۲:۳۶ حوزه های ارتباط /۰۵:۰۰ برنامه ی زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها /۰۷:۰۰ حضرت زهرا سلام الله علیها می گوید من در آسمان و زمین تفکر میکنم/ ۰۲:۰۵ گاهی اوقات ما خود آتش افروزیم/ ۰۰:۵۴ اهمیت علم نزد حضرت زهرا سلام الله علیها/ ۰۳:۳۷ یک حدیث پیغمبر نزد حضرت زهرا، معادل حسن و حسین است/ ۰۱:۵۸ یک درس تربیتی از حضرت زهرا سلام الله علیها/۰۲:۰۰ یک درس تربیتی از حضرت علی علیه السلام/ ۰۴:۰۲ آموزه های تربیتی، در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها/ ۰۴:۵۷ ,دکتر سنگری,شناخت فاطمی,حضرت زهرا,حضرت فاطمه ...ادامه مطلب

  • کیست مداح؟!

  • مداح دانی کیست؟ آن کو اهـل درد است                 با  نفس خـود  پیوسته  در حـال  نبرد است مداح    یعنی   در    عمل    مداح    بودن                 دایم   پی   خودسازی   و   اصـلاح   بودن مداح   یعنی     بی     توقع     بی      تملق                 وابسته ی    مولا    جدا     از     هر   تعلق مداح   یعنی   عیـب   کار  خویش   دیدن                 یعنی   خدا   را   در   کنار  خویش   دیدن مداح   یعنی   عارف    و    وارسته   بودن                 تنها    به    اولاد    علی    دل بسته    بودن مداح      باید      زیور      ممدوح      باشد                دیدار      او      یادآور     ممدوح      باشد مداح  اهل  بیت  اهل  سیم  و  زر  نیست                زیرا  به  شرط  مزد،&nbs,کیست مداح,مداح,محمد موحدیان,آیین فرا رفتن, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها